خانه  > اصناف, اندیشه و بیان, کارگران  >  فعالان مدنی به رئیس جمهور: در مذاکرات مزدی مداخله کنید

فعالان مدنی به رئیس جمهور: در مذاکرات مزدی مداخله کنید

خبرگزاری هرانا ـ جمعی از فعالان مدنی شامل معلمان، کارگران و دانشجویان با ارسال نامه ای خطاب به رئیس جمهور، از روند فعلی مذاکرات مزدی انتقاد کردند و خواستار مداخله مسئولانه رئیس جمهور شدند.

متن نامه را که در «حقوق معلم و کارگر» منتشر شده در ادامه بخوانید:

“رییس جمهور محترم ایران ، آقای حسن روحانی

این نامه از سر نگرانی بابت روندی که بر جلسات شورای عالی کار برای تعیین حداقل دستمزد سال ۹۵ حکمفرما است نوشته شده است و از آنجایی که شما در مقام نماینده‌ی «جمهورِ» مردم، می‌بایست مرجع پاسخگویی به خواست‌های آحاد ملت باشید نامه‌ی حاضر خطاب به شماست تا دغدغه‌های مطرح در آن را پیگیری کنید. از شما می‌خواهیم پاسخ این نامه را که بازتاب مواضع طیف وسیعی از مزدبگیران جامعه‌ی‌ ایران است در اسرع وقت در رسانه‌ها اعلام بفرمایید.

آقای روحانی!

گزارش‌ها حاکی از آن است که جلسه‌‌‌ی یازدهم اسفند ماه شورای عالی کار که پیرامون تعیین حداقل دستمزد سال ۹۵ برگزار گردید، نمایندگان کارفرمایان رسماً با محاسبات مزدی کارگران که حاصل برآورد دقیق و بی‌ابهام هزینه‌های واقعی سبد معیشتی یک خانوار کارگری است مخالفت کرده‌اند و اصرار داشته‌اند که صرفاً نرخ تورم رسمی مبنای افزایش حداقل دستمزد قرار بگیرد. اینکه در همه‌ی سنوات پیشین فقط نرخ سالانه‌ی تورم مبنای افزایش دستمزد قرار می‌گرفته است – از این حقیقت بگذریم که خیلی از سال‌ها نرخ مصوب افزایش حداقل دستمزد در عمل حتی از همین میزان تورم هم کمتر بوده است – همواره موجب می‌شده تا درآمد مزدبگیران فاصله‌ی فاحشی با هزینه‌های روزمره‌شان که در محاسبه‌ی سبد خانوار منظور می‌شود داشته باشد، فاصله‌ای که عموماً حتی با تشدید فشار کاری و افزایش ساعات کار روزانه و چندشغله‌شدن بسیاری از کارگران هم پُر نمی‌شده است و پُر نخواهد شد. در شرایطی که طبقه‌ی کارگر برای رسیدن به ابتدایی‌ترین‌ استانداردهای یک زندگی شرافتمندانه در تکاپوست، کمترین توقعی که از دولت شما می‌رود آن است که اگر باری از دوش زحمتکشان جامعه برنمی‌دارد لااقل خود یکی از عوامل تشدید سختی‌های معیشتی آنان نباشد. همه به خوبی می‌دانیم که در صورتی که افزایش دستمزدها تنها در نسبت با نرخ تورم تعیین شود گره‌ای از کار فروبسته‌ی کارگران گشوده نخواهد شد، چراکه آنچه تأثیر بی‌واسطه‌ا‌ی بر زندگی آنها دارد نه آنقدرها نرخ انتزاعی تورم که بیش از هر چیز میزان هزینه‌های واقعی سبد معیشتی آنهاست که چنانکه گفتیم همچون سال‌های قبل قرار نیست در محاسبه‌ی حداقل دستمزد امسال مد نظر قرار گیرد. و این در حالی است که طبق نص صریح تبصره‌ی ۲ ماده‌ی ۴۱ قانون کار «حداقل مزد بدون آنکه مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی‌های کار محول‌شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازه‌ای باشد تا ‌زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام می‌شود را تأمین نماید.» طبق آخرین برآوردهای مراجع رسمی – از جمله بانک مرکزی و مرکز ملی آمار – و نیز کارگروه‌های تخصصی کارگری هزینه‌ی معیشتی یک کارگر سرپرست خانوار با احتساب خری از مراکز دولتی دو میلیون و نهصد هزار تومان و با فرض خرید به قیمت آزاد چیزی حدود سه میلیون و سیصد هزار تومان است. این ارقام را مقایسه کنید با حداقل دستمزد سال ۹۴ که ۷۱۲ هزار تومان در ماه است و با لحاظ بن نقدی و حق مسکن و حق اولاد و سنوات روزانه در بهترین حالت به یک میلیون تا یک میلیون و دویست هزار تومان می‌رسد. گفتن ندارد که شکاف میان دستمزد یک خانواده‌ی کارگری با هزینه‌‌هایش براستی چشمگیرتر از آن است که بشود نادیده‌اش گرفت.

آقای رئیس‌جمهور!

شما چه در هنگامه‌ی انتخابات ریاست جمهوری و چه پس از برگزیده‌شدن به این مقام به صراحت از رسیدگی به مسائل جامعه‌ی کارگری و بهبود شرایط معیشتی و جبران کسری‌ها و تأخیرها در پرداخت دستمزدهای کارگران سخن گفته‌اید. این وعده‌ها – اگر آنها را به حساب شعارهای زودگذر انتخاباتی نگذاریم – حاکی از آن است که شما در مقام رئیس جمهور ایران به روشنی از شرایط دشوار زندگی کارگران آگاهید. تردیدی نیست که می‌دانید انواع مصائب اقتصادی در تأمین نیازهای اولیه، بهداشت و درمان، آموزش، امنیت شغلی، مسکن و بیمه‌های حمایتی گریبانگیر این طبقه است. به این اعتبار، اغلب زحمتکشان جامعه‌ی ما مدتهاست که عملاً از ابتدایی‌ترین حقوق اساسی خود در بهره‌مندی از یک زندگی شایسته‌ی مبتنی بر کرامت انسانی محروم مانده‌‌اند. و این در حالی است که نهادهای کارفرمایی با چراغ سبز مسئولان دولت تن به بهبود این وضعیت که نمی‌دهند هیچ، با همراهی دولتمردان عملاً بر وخامت وضعیت می‌افزایند. ما البته همراهی دولت با نهادهای کارفرمایی را می‌فهمیم، هر چه باشد دولت، خود، بزرگترین کارفرماست و از این حیث انتظار چندان معقولی نیست که بخواهیم دولت شما – و اساساً هر دولت دیگری – حافظ منافع کارگران باشد. دولت اما – چه دولت شما و چه هر دولت دیگری – مستقل از شأن کارفرمایی‌اش، بنا به رسالت «ملی»ای که دارد، می‌بایست تجلی جمهورِ ملت باشد و منافع همه‌ی آحاد آن را از مجرای سازوکارهای دموکراتیک نمایندگی کند. با این اوصاف توقع نابجایی نیست که در موضوع تعیین حداقل دستمزدها از دولت شما بخواهیم عوض آنکه به نام رشد و رونق اقتصادی صرفاً در خدمت منویات نهادهای کارفرمایی عمل کند وظایف «عمومی»اش را از یاد نبرد و نقش میانجیگرانه‌ی خود میان منافع معارض را به روشنی ایفا نماید. در غیر این صورت دیگر نه با دولت در مقام یک نهاد عمومیِ حافظِ خیر جمهور مردم که با دلت به مثابه‌ نهادی خصوصی سروکار خواهیم داشت که جانبدارانه و یک‌سویه تنها منافع اقلیتی از جامعه را نمایندگی می‌کند.

آقای روحانی!

ما شرایط خطیر دولت شما را می‌دانیم. از یک سو باید با فساد اقتصادی و بی‌بندوباری‌های سیستماتیک رودررو شوید و به آنها سر و سامان دهید، و از دیگر سو می‌بایست به برون‌رفت اقتصاد ایران از رکود بیاندیشید. با وجود این، هیچیک از این موارد برای نادیده‌ماندن جامعه‌ی کارگری و دغدغه‌ها و منافع آن از سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های دولت شما که متأسفانه به رویه‌ای جاافتاده و ساختاری بدل شده است، دلیل موجهی نیست. دولت شما هرچقدر که در پیش‌گرفتن رویه‌ی اعتدال موفق عمل کرده در عمل‌کردن بر وفق عدالت کامیاب نبوده است. جامعه‌ی کارگری ایران حق دارد در قبال جایگاه خود در شکوفایی و رونق اقتصادی وعده‌داده‌شده در شرایطِ به اصطلاح پسابرجام به دیده‌ی تردید بنگرد و از خود بپرسد که در صورت چرخیدن چرخ کارخانه‌ها و کارگاه‌ها در ایرانِ پس از توافق براستی تا چه پایه در منافع آن سهیم خواهد بود و آیا اساساً نقش‌آفرینی نیروی کارش در تولید ارزش به رسمیت شناخته خواهد شد یا نه. هشدار می‌دهیم که شکوفایی احتمالی اقتصاد ایران اگر با تداوم وضعیت بغرنج جامعه‌ی کارگری همراه باشد و از پس کاهش اختلاف طبقاتی برنیاید در عمل تفاوت چندانی با حکمرانی فسادزده‌ی دولت قبل نخواهد داشت، چراکه اگر در آن هشت سال، دسترنج نیروهای کار از مسیر رانت و فساد به جیب باند و گروه خاصی سرازیر شد و بخش اعظم جامعه را بی‌نصیب گذاشت و فقیرتر کرد، در این دوره کارفرمایان در همدستی نظام‌مند با برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های دولت همان روال انباشت سرمایه را به شکلی شسته و رفته پیش می‌برند که نتیجه‌اش باری دیگر چیزی نخواهد بود جز فقیرترشدن طبقات پایینی جامعه و تشدید برگشت‌ناپذیر فاصله‌ی طبقات اجتماعی که همواره آبستن رویدادهای سیاسی و اجتماعی نامنتظره است.

آقای رئیس‌جمهور!

دولت شما در حوزه‌ی مسائل کارگری تا اینجای کار کارنامه‌ی قابل‌دفاعی از خود باقی نگذاشته است. رشته‌ی امور کارگران همچنان به دست نهادهای به اصطلاح کارگری دولت‌ساخته است و شکل‌گیری تشکل‌های مستقل کارگری هنوز هم با سنگ‌اندازی‌ها و محدودیت‌آفرینی‌های امنیتی و حقوقی مواجه می‌شود و فعالان و تلاشگران مستقل کارگری نیز در پیگیری منافع همکاران و هم‌صنفان خود با هزار و یک مضیقه و گرفتاری مواجه‌اند. استراتژی دولت شما در راستای خصوصی‌سازی و مقررات‌زدایی هر چه بیشتر از اقتصاد ایران نیز که ذیل برنامه‌های تعدیل ساختاری پی گرفته می‌شود اساساً توجه به زندگی فرودستان و زحمتکشان جامعه را از دستورکار خارج کرده است و سیاست مدونی برای حمایت از آنها ندارد. برنامه‌ی ششم توسعه نیز که تدوین‌اش تماماً در دولت شما انجام گرفته و تصویب آن به مجلس دهمِ «همسو با دولت» محول شده در حوزه‌ی مسائل کارگری عمیقاً ناامیدکننده از کار در آمده است و از این حیث به چیزی کمتر از بدبینی بیش از پیش زحمتکشان جامعه از سیاست‌های اقتصادی دولت شما نیانجامیده است.

آقای روحانی!

شما در شرایط حاضر وظیفه‌ی خطیری دارید. جامعه‌ی کارگری ایران از شما در مقام نماینده‌ی «جمهورِ» ملت انتظار دارد در قبال عدالت و انصاف بی‌تفاوت نباشید و برای تحقق آن بکوشید. شما که پیشتر در مواردی جزئی‌تر از این، جهت اصلاح رویه‌ی وزارتخانه‌های متبوع‌تان رأساً اقدام کرده‌اید – آخرین موردش دستور مستقیم‌تان برای اعزام تیم فوتبال بانوان ایران به مسابقات جهانی – جایز نیست در این موضوع حساس که با زندگی بخش وسیعی از جامعه سروکار دارد بیش از این تعلل کنید. درست است که جامعه‌ی کارگری ایران بیش از هر چیز به نیروی جمعی کار و قدرت خلاقانه‌ی خود امید بسته است اما این حقیقت مانع از آن نیست که از مداخله‌ی مسئولانه‌ی شما در راستای تجدیدنظر در روندهای ناعادلانه و به دور از انصافِ حاکم بر شورای عالی کار استقبال نکند. شک نداشته باشید که اعتدال بدون عدالت سرانجام نیکویی نخواهد یافت و با دامن‌زدن به تضادها و تنش‌های اجتماعی مقدمات بازگشت پوپولیست‌هایی را فراهم خواهد کرد که با دست‌گذاشتن بر سفره‌های خالی مردم و دم‌زدن از عدالت‌خواهی کاسبی پُرسودی به راه خواهند انداخت. ما در مقام امضاکنندگان این نامه، از شما مصرانه می‌خواهیم در اینباره به هیچ عنوان قصور را جایز ندانید و دست به اقدامی عملی بزنید.”

«تاکنون افراد زیر این نامه را امضا نموده اند و جمع آوری امضا همچنان ادامه دارد.»

فرشاد اسماعیلی
فریدون تیموری
مروارید باقری
علی ثباتی
امیر طهرانی
فرهاد قربان‌زاده
محمدرضا گردان
مهرداد جنتی
مسلم قماشلویان
مرتضی ویسی
سبا حاج‌جعفر
محمد آقازاده
مرضیه امیری
بهنوش یزدی‌زاده
نیما شهرابی
آرش موسوی
فرزانه جلالی
احسان لطفی
علیرضا خسروآبادی
پوریا پورنعمتی
عارف محمدی
حسین میربابا
مهدیار جهانگیری
فواد شمس
آرمین موسوی
نسترن گوران
حسام حسین‌زاده
پویا شهرابی
سعید یاوری
سحر عارف
آرمین ناظم
وحید مفتخری
البرز زاهدی
سعیده محمدی
شهره شفیعی
نوید قویدل
سید علی داعی
علی هداوند
مریم روستا
بهنام ذوقی
حسین فتحعلی لواسانی
حسین متقی
بنفشه چراغی
سینا فرد
سعید شاهی‌وند
مهسا صباغی
امیررضا تجویدی
مطهره یوشی
محمد محمدی
مریم صالحی
امیرحسین طاهری
حسن رخش‌خورشید
سعید ابریشمی
سید حمیدرضا حسینی
هاجر سعیدی
ثمین چراغی
وحید فریدی
نگار گراوند
ویدا ملک‌تاجی
آیدین ظریف
مارال آتشی
نرگس غروبی
نسترن انوشا
علی اکبر معینی
یدالله نعمتی
فریبا عزیزی
آمنه رضایی
بنفشه یزدی‌زاده
عباس شهرابی فراهانی
مهسا اسدالله‌نژاد
حسام سلامت
ملیحه ریاضی
میلاد پشتیوان
سعید کریمیان
رقیه رضایی
امید نصیری
ستاره لعل
امیر نیک‌نژاد
سمیرا تندرو
کاوان محمدپور
آرمان ذاکری
مازیار عطاریه
میلاد موسوی
سارا بابایی
عباس قاسم‌زاده
جواد حیدریان
علی کریم‌زاده
احسان رحیمی
حمیدرضا غمگسار
المیرا بهمنی
نیر صمدزاده
حمیدرضا واقشانی فراهانی
شهاب بیگی
سپیده سالاروند
زهرا سلطانی
محمد خلج
سهیل توانا
فرزانه اسماعیل‌پور
مژگان جهانمردی
نازنین رجایی
حسام مؤذن
کیمیا رفعتی
شراره پرتوی
میثم زادحسینی
محسن محسن‌لو
سلمان رمضانی دارابی
توران توانگر
زینب آژیراک
فاطمه تقی‌پور
ساری نورمحمدی
بابک چکام
مهدی صابری
لیلا حسین‌زاده اقدم
محمد لطفی
هلیا ضرابی
شادی فرزانه
آتنا الیاسی
شیما مقدسی
امیرحسین سعادت
فاطمه صدیقی
نیما قدرتی
علی بابایی
طهورا آیتی
فرانک عبدی
پریسا شفیعی
میلاد رفعتی
احمد اسماعیلی
ابراهیم رحیمی
سمانه خبیری
یوسف هاشمی
نادر تکین
بنفشه افراسیابی
مرجان نمازی
آرش جمشیدپور
مهدیه حامدی
الناز انصاری
محمدحسین قطبی
بهزاد لشگری
بیژن ظهیری
شهین غلامی
زهرا آزادفلاح
رضا اسدآبادی
حمید نجفی
سید محمود شوریده ضیابری
سید محمد تقی موسوی
سامان عصرپوران
شایسته سادات کریمی
محمد کریم آسایش
علی شهسواری
محمدحسن کریمیان
رضا خسروانی
نرگس سوری
سارا علمداری
سید مسعود موسوی
امیر عسلی
حسین یزدانشناس
مرضیه حسینی
سوسن چلبیانلو
نادیا بهاری
مرتضی مدنی
میثم مرادی
سیما امیرحسینی
راضیه صالحی
علی تقی‌پور
امیر ابتهاج
زهرا عباس‌زاده
مهدی الیاسی
حمید بیدار
احسان محمدی
مهدی گوهری
محمدرضا ندیمی
علیرضا اخوان
کارن جواهری
رفیق نصرتی
عادل جلالی
سعید جعفری
پویان جعفری
محمد حبیبی
حسن سعیدی
زهرا کیان
محمدحسین فوقانی
نگار نصری
رهام برکچی
شقایق وحیدی
رامین قلی‌وند
نوید یوسفیان
رضا دهقان
روزبه علیپور
شروین طاهری
بابک خوشجان
نفیسه موسوی
علی قربانیان
ثمین رشیدبیگی
نوید طراوت
عاطفه خسروی
محمدمهدی خصالی
مجید اعتصامی
حمید میرکی
سید علی درستان
سپیده فلاح‌فر
امین محمدی
آرش فرحی‌مقدم
مهتاب یاری
رسول خرم‌منش
محمدحسین کاسبی
رضاعلی نعمت‌اللهی
داوود وراوی‌پور
عادل پرتوی
آزاده شریفی
رضا اسکندری
سارا قربانی
مهدی فتاحی دارنی
پویا جانی‌پور اسکلکی
سعید صنعتی
سید عادل ناجی
طهمورث امیران
پوریا فراهانی
رضا اشرفی
مسعود حدادی
نوح منوری
فرهاد عطری
شیوا نظرآهاری
پویش عزیزالدین
آزاده قاسمی
کاظم کامور
شهلا چوپانی
مریم قائدی
سمیرا سلطانی
سید جواد مکی‌آبادی
مهدی کاسبی
مریم کاظمی
نادیا هاشمی
اکرم محمدی علی‌آبادی
محمد احمدی
پریسا رفیعی
فاطمه تاجیک
پگاه تایکندی
زهرا باقرزاده
سارا قربانی
ساجد باقریان
محمدمهدی ایمانی‌پور
بهزاد مهدی‌پور
محمدعلی قربانی
فروغ رخشا
زهرا قنبری
علی نصری
روزبه درنشان
علیرضا آدینه
طیبه خوشنویس
امیرعلی پناهیان
سینا چالشگر
سمیه احمدی
نسیم بنی‌کمالی
پریسا امیری الیاسی
بهرام شجاعی
حمید هداوند
رقیه سعیدی
احمد اسدی
مجید نظری
الهام مجد
جعفر ساجدی
کریم منافی
محمد احمدی دانشجو
علی فتحی تبریزی
لیلا مقدسی
کوروش خورشیدی
احسان عزیزی
حمیدرضا نظری
ناهید فرجی
بهرام گوران
ایمان قاسمی
حقیقت حجتی
محمد رضایی
دانیال صابونچی
امید منصوری
حمید قادری
علیرضا اسپیدکار
سپیده ثقفیان
روح‌الله گلمرادی
نسرین حسین‌پور
حامد علیزاده
هادی ذوالفقاری
آذر آرمان
فرشیده اسدی
محمد حسام خرامان
میلاد کامیابیان
آریا محسنی مطلق
لیلا ایلیکایی
کیومرث بلی‌وند
سپهر مهین رنجبر
فاطمه موسویان
نیایش دولتی
تهمینه شریفی
یاسر فاریاب عمارلویی
علیرضا کردی شیخ احمدلو
محمد همرنگ
فروه فاموری
میلاد مولودی
مریم حسینعلی‌زاده انباردار
روح‌الله عموزاد مهدیرجی
زری تکاوران
آرمان اسعد
حقیقت‌الله حجتی
محمدمهدی اردبیلی
سعید قیصری
رضا رشادت
آیدین طوافی
امیر یوسفی
سمیرا امیری
فرهاد قربان‌زاده
فرهنگ کاشانی
پویا اربابی
حامد کلانتری
حسین سوختانلو
رضا نوری‌زاده
سید خشایار موسوی
میهِمد بازافکن
امیر فیض‌الله‌زاده
شهاب تقی‌پور
روزبه آقاجری
شیما شعاعی
ثمین فروغی
شایگان قاسمی
محمدحسن احمدی
ندا رهگذر
لعیا عالی‌نیا
سید سارا حسینی
مقداد گلشنی
پردیس قره‌بگلو
حسن ایقانی
مروارید باقری
آرش اعتمادی
شاهرخ مقیمی
سپهر زندی
مهدی عبدالله‌زاده راد
شهاب سامانی
نیما نامدار
محید دری
ریحانه عبدی
بهناز راشدی اشرفی
برهان ثقفیان
رضا غفاری
علی یوسفی
بهروز پهلوانی
یاشار تاج محمدی
مهناز اسماعیلی
فریبا ملاجعفری
مهتاب نوری
پریچهر مرادی
حسین صداقت
وحید فروزنده
سید پوریا رضایی
جاهد تقی‌پور
وحید بصائری
بهاره یزدی‌زاده
کاوه مظفری
سحر طالبی
محمد رضانِ شمس
حنانه نبوی
سارا ظاهری
علی فیض‌الله‌ زاده
پیام وسیله ایرد موسی
سروش جعفری
یاسمن احمدی
رومینا محسنی رجایی
نوید خرم‌خورشید
نیکی مولانا
سید اصغر حسینی
مجید شرقی
مهدی ملاحمزه زاده
پرویز عینی
طاهره خسروآساری
زهرا سادات حسینی
سارا حامدی
آرزو قلی‌نژاد
سیاوش ولی‌زاده
شبگیر حسنی
سید احسان شوریده
شقایق قاسمیان
فاطمه معصومی
شایان محمدی
آیدین نعمتی
آران ناصرپور
مهرگان ملکی
امیر مصباحی
همایون حاجی‌خانی
شاهپور مردانی
سوزان کریمی
امیر چمنی
محمد مرادی
احمد رزاقی
حمزه بیگی
همیلا رستمی
ساجد رحمی‌زاد
مهدی خداکریمی
علی‌اکبر محمدی سربست
کمال ابراهیم‌زاده
محمد بیغش
فؤاد قهرمانی
سید عماد حسینی
صدیقه سرابی
محمدامین شاکری
جواد باقری
محمد سعید نادری
سحر سپهری
محمدصالح خزائی
حانیه مجتهدی
عطفه شیرزادیان
سرکو رحیمی
محمد صادق خزائی
پارمیدا عطاری
امین مهدوی
ارغوان باقرنیا
محسن مولانا
احمد نوروزی
نادر بداقی
نوید جوادی
علیرضا خزائی
محمد جواهری
مهدی علوی
سعید سلیمانی
بهاره ناجی
علی‌اکبر معینی
میترا یعقوبی
امین رحمتی

مطالب مرتـبط

بدون نظر

نظر بگذارید